فریب
Mehdi:
بسم الله الرحمن الرحیم
🍀 _قصه_🍀قصه حقیقی قرانی
یکی بود یکی نبود.
غير از خدای مهربون هیچکی نبود
✍یک روزی که خداوند بزرگ وبی نهایت آسمانها وزمین را آفرید.
واز خاک حضرت آدم را آفرید. .
وقتی برایش عقل آفرید، واورا با سایر مخلوقات متفاوت نمود
واز روح خودش در او دمید.
خطاب به ملائکه فرمود:میخواهم در زمین بشری قرار دهم که جانشین من باشد! (30 /بقره)
ملائکه بدون تأمل گفتند ای خدا میخواهی در زمین کسی قرار دهی که فساد کند وخون دیگران بریزد!!
خدا به آنها فرمود: من میدانم آنچه که شما نمیدانید!!!
بعد برای اثبات کلامش اشخاص نورانی ازجنس نور را احضار کرد. به ملائکه فرمود: اگر علم دارید، به من بگویید اسم این اشخاص چیست؟! (31 بقره ) اگر راست میگویید!!!
ملائکه اعتراف کردند که هیچی نمیدانند(32/بقره)گفتند :ما از خود علمی نداریم مگر چیزی که بما یا دادی
راستی!
اگه گفتین اسم آن اشخاص نورانی چی بود؟ بله درسته، حضرت محمد ودخترش حضرت زهرا وأمير المؤمنين وفرزندان آنها بودند.
اگه گفتین حالا نوبت چیست؟ بله درست حدس زدین! نوبت امتحان ملائکه وکسی که با آنها بود…
آن که کنار ملائک بود کی بود؟ بله، ابليس همون که اسم دومش شيطانه!
امتحان چی بود؟
خدا به همه ی ملائک امر کرد بر این بشری که آفریدم سجده کنید.
همه ملائک سجده کردند، اما ابليس جنّی سجده نکرد.!!!
بگو خدا لعنتش کند…
اولاً بخاطر این که بدجنس بود.
دوماً برای اینکه حسود بود
سوماً برای اینکه خیال میکرد، عبادت فقط نماز خواندن است. بیچاره در امتحان رفوزه شد!
زیرا عبادت اصلی یعنی اطاعت از خداست. وابليس بیچاره این را نفهمیده بود.
خیال میکرد چون از آتش آفریده شده بر آدم که از خاک آفریده شده بر تری دارد.
برای همین به خدا گفت : مرا از آتش آفریدی واورا از گِل، من از او بهترم
من سجده نمیکنم!
خدا هم اورا از میان ملائک بیرون راند وکوچک وذلیل شد.
بر اثر حسادت این ابليس نه تنها از گناه خودش پشیمان نشد، که تصمیم گرفت از حضرت آدم وحوا انتقام بگیرد!!!
وچون زورش نمیرسید به فکر افتاد تا حضرت آدم وهمسرش را فریب دهد!
تصمیم گرفت در لباس موجود مهربان ظاهر شود. و رو به حضرت آدم وهمسرش کرد.وگفت چرا از آن درخت ممنوعه نمیخورید مگر نمیدانید هر کس از آن بخورد تا ابد زنده خواهد ماند.!!!
حضرت آدم اول باور نکرد.
اما شیطان بازهم گفت وگفت واین بار به اسم خدا قسم خورد که راست میگوید!!
آنها وقتی شنیدند شیطان قسم خورد به فکر افتادند کمی از آن درخت بخورند!
وبالاخره تیر شیطان به هدف خورد، وتوانست آنها را فریب دهد.
چشمتان روز بد نبیند! خوردن همانا واسير شیطان شدن همانا…
حضرت آدم وحوا، با آنهمه عزت واحترام که داشتند ؛
با شیطان که هم صحبت شدند از یاد خد غافل شدند وفریب کلمات اورا خوردند
خدا هم همه را از بهشت بیرون کرد.
فرمود:بروید در زمین زندگی کنید.
اگر در امتحانهای بعدی قبول شدین، به بهشت بر میگردین والا…
آیا شیطان دست از فریب فرزندان آدم برداشته است؟
آیا فریب دادن آدمها برای او آسانتر نشده؟
شیطان همیشه یواش یواش، قدم به قدم فریب میدهد.
قصه دعوای آدمها با شیطان از همانجا شروع شد…
#قصه_قرانی
#کار_فرهنگی
#لبیک_یا_مهدی